Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری فارس مازندران ـ زهرا طاهری‌پرکوهی|روزهای دفاع مقدس گنجینه‌ای پر از خاطرات است که در خود درس‌ها و عبرت‌های فراوانی برای ما دارد که بازخوانی آن نه تنها دست دشمنان را رو می‌کند بلکه تجربه آن روزها مسیر درست را به ما نشان می‌دهد.

روایت‌های انقلابی آن روزهای جنگ از جمله کشوری که خود عامل بسیاری از جنایات ضدبشری است، کشور دیگری را به بهانه «نقض حقوق بشر» شایسته تحریم می‌داند مایه شگفتی است؛ ادعای نقض حقوق بشر از سوی کشور آلمان موجب شد به سراغ خاطرات جانباز آزاده جعفر مزیدها برویم، آزاده‌ای که حرف‌های شنیدنی برای ما دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روزهای پرتب و تاب جنگ

روایت یک امدادگر

جعفر مزیدها امدادگر رزمی گروهان دو از گردان یا رسول لشکر ۲۵ کربلای مازندران است که در این‌باره می‌گوید: در تاریخ ۸ و ۱۲ اسفند سال ۶۴ در منطقه فاو مورد شیمیایی واقع شدم و باتوجه به اینکه امدادگر بودم مجروحان شیمیایی را به لب خط منتقل می‌کردم و مجددا به گردان برمی‌گشتم.

گردان ما وارد منطقه عملیاتی شد و پشت خط مقدم مستقر شد برای اینکه خط را تحویل بگیرد، در این ایام عراق مدام آنجا را بمباران می‌کردند، توپولوف‌ها بمب می‌ریختند آن هم از نوع بمب شیمیایی؛ به دلیل اینکه امدادگر بودم، مجروحان را پانسمان اولیه میکردم سپس به اورژانس پشت خط اعزام می‌کردم.

وی اضافه می‌کند: گروهان ما وظیفه پدافندی سه راه شهادت بالاتر از کارخانه نمک دریاچه فاو را به عهده داشت از هشتم اسفند ماه وارد خط مقدم شدیم؛ لحظه‌هایی که منطقه بمباران شیمیایی می‌شد را هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم، رزمندگان هر کدام به هر طرف می‌دویدند، ناگهان بوهایی گاز خردل در هوا پخش شد، برای افرادی همانند ما که با گازهای شیمیایی آشنا بودیم، لحظه‌ها قد ساعت‌ها می‌گذشت.

همه چیزی بوی خون و باروت می‌داد

این امدادگر می‌گوید: لحظه‌های بمباران چنان در ذهنم حک شد که هیچ‌گاه از مقابل چشمانم کنار نمی‌رود، ناگهان انفجار‌های پیاپی، گویی زلزله‌ای به پا می‌شد که پس لرزه‌هایش امان همه را بریده بود، بوی خون، باروت، دود، گوشت سوخته و طعم گزنده گاز شیمیایی هوا را پُر کرده بود، گوشه‌ای را نمی‌‌شد پیدا کرد که چند نفر مجروح و یا حتی شهید در آن نباشد.

وی ادامه می‌دهد: همان دقایق اول بمباران شیمیایی یکی از رزمندگان مرا صدا زد و گفت من ماسک ندارم و من هم ماسکم را در آوردم و چفیه‌ام را خیس کرده و روی صورتم گذاشتم.

رسیدگی به مجروحان

مزیدها می‌گوید: با توجه به اینکه امدادگر بودم باید به مجروحان رسیدگی می‌کردم برای همین سخت مشغول بودیم چند روزی در منطقه در درگیری مستقیم با عراقی‌ها مشغول بودیم درحالی‌که بمباران شیمیایی هم سیستم ایمنی، ریه و اعصاب و روانم را تحت تاثیر قرار داده بود.

این رزمنده بیان می‌کند: از ۱۸ تا ۲۲ اسفندماه در خط مقدم درگیر جنگ شدیم که در محاصره افتادیم و روز ۲۲ اسفند ماه بعد از مجروح شدن به اسارت رفتم که در اسارت هم نه تنها از لحاظ درمانی نه تنها به ما رسیدگی نمی‌شد، بلکه بیشتر ایام مورد شکنجه قرار می‌گرفتیم.

*روزهای اسارت با چاشنی شکنجه

شعار الموت صدام

در پادگان نظامی بصره ماهر عبدالرشید فرمانده سپاه هفتم عراق از اسرای ایرانی بازدید کرد و با تعجب می‌پرسید: « چگونه باوجود بمباران شیمیایی و توپخانه‌ای شما در فاو زنده هستید؟» در استخبارات بصره به علت شکنجه بسیار، شوک‌های الکتریکی و شهادت یکی از اسرا بنام بیت‌الله معصومی از یاسوج در هنگام شکنجه شعار «الموت الصدام» را گفتم که با ضربات کابل سربازان عراقی بر پیکرم بیهوش شدم و بعد از به هوش آوردن، فرمانده ارشد عراقی قسم یاد کرد در صورت تکرار مرحله بعد مرا خواهد کشت.

وی می‌گوید: چون تئاتر بازی می‌کردم  در اسارت هم این کار را در خفا به همراه بچه‌ها دنبال می‌کردیم، یادم هست یک ماه قبل از اسارت نمایشنامه آماده کردیم که اسیر شدم و دقیقا بعد از ان اسیر شدم که با یادآوری آن خنده‌ام می‌گرفت؛ چون یک ماه پیش نقش اسیر را بازی می‌کردیم و واقعا بعد از آن به اسارت رفتم.

*اسارت در اردوگاه عراق

شکنجه‌های روزهای اسارت

 مزیدها می‌گوید؛ از شکنجه‌ها، شوک الکتریکی روزهای اسارت بهتر است حرفی نزنم؛ به‌طوری‌که طی مدت ۴ سال و ۶ ماه در اسارت بیشترش در شکنجه سپری شد؛روز آزادی هم کل وسایل پارچه مهر و سجاده جلویمان آتش زدند و سرانجام ۴ شهریور سال ۶۹ آزاد شدیم و به میهن بازگشتیم.

 

رفتار دوگانه آلمانی‌ها در جنگ؛ سیرداغ آشی که پخته بودند را بیشتر می‌کردند

وی می‌گوید: بعدها می‌شنیدیم، که آلمانی‌ها بمب‌های شیمیایی را در اختیار عراقی‌ها قرار می‌دادند، از یک‌طرف بمب در اختیار عراقی قرار می‌دادند و از یک‌ طرف سربازان را برای مداوا می‌پذیرفتند، به نظرم هدف‌شان از این رفتار دوگانه این بود، ببینند علت زنده بودن رزمندگان ما چه بود چون تقریبا از تاثیرگذاری سلاح‌شان مطمئن بودند، به عبارتی می‌خواستند سیرداغ آشی که پخته بودند را بیشتر کنند که باید بگوییم آنها از عنایت خداوند غافل بودند، عنصری که باعث شد کشورمان در جنگ پیروز شود و به همه ما قدرت داد.

براثر بمباران شیمیایی به ریه، چشم و پوست این امدادگر آسیب رسید که او هم با این دردها و مشکلات سر همچنان سر می‌کند.

پایان پیام/۸۶۰۳۴/م

منبع: فارس

کلیدواژه: جانباز شیمیایی امدادگر دفاع مقدس بمباران شیمیایی بمباران شیمیایی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۹۳۱۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا رتیل‌ها مودار هستند؟

رتیل‌ها جانورانی پوشیده از مو هستند. اما اکثر عنکبوت‌ها چنین بدن «پشمالویی» ندارند. پس چرا رتیل‌ها اینقدر مودار به نظر می‌رسند؟ این مو‌ها مهمتر از آن چیزی هستند که فکر می‌کنید.

به گزارش زی‌سان به نقل از راز بقا؛ «جروم روونر»، استاد دانشگاه اوهایو و سردبیر سابق مجله Arachnology که متعلق به انجمن باستان‌شناسی آمریکاست، می‌گوید: «برخلاف عملکرد بسیار محدود مو‌های انسان، مو‌های رتیل (و سایر عنکبوت‌ها) می‌توانند کار‌های مختلفی انجام دهند».

حس کردن دنیا

رتیل‌ها به دلایل مختلفی پشمالو هستند. برخلاف موی پستانداران که از کراتین ساخته شده، موی رتیل‌ها که «ستائه» نامیده می‌شوند، از کیتین ساخته شده، مشتقی از گلوکز که ساختار اسکلت بیرونی عنکبوت را نیز تشکیل می‌دهد. برخی از این مو‌ها به‌عنوان اندام‌های حسی عمل می‌کنند و به رتیل‌ها کمک می‌کنند تا بو کنند، بچشند، لمس کنند و ارتعاشات دنیای اطراف را تشخیص دهند. این مو‌های حسی عمدتاً روی پا‌ها و قسمت‌های دهان عنکبوت‌ها یافت می‌شوند و روی اعصاب حسی واقع در «پوست» یا کوتیکول عنکبوت اثرگذار هستند. 

 

حساس‌ترین مو‌ها که «تریکوبوتریا» نامیده می‌شوند، به دلیل اتصال «مفصلی» (مفصل توپی یا گودالی) آن‌ها به غشای کوتیکول، حتی کوچکترین تغییرات در حرکت هوا را تشخیص می‌دهند. این مو‌ها به هدایت رتیل‌ها در گرفتن شکار یا واکنش به احتمال شکار شدن آن‌ها کمک می‌کنند. در سال ۱۸۸۳، «فردریش دال»، جانورشناس آلمانی، این «مو‌های شنیداری» را زمانی نام‌گذاری کرد که تشابه آن‌ها به صدای ویولن را تشخیص داد. 

 

مو‌های حساس از نظر شیمیایی که برای بو و مزه استفاده می‌شوند، سخت و توخالی هستند. آن‌ها همچنین در تولید مثل نقش دارند و به رتیل کمک می‌کنند تا جفت پیدا کنند. روونر می‌گوید: «رتیل‌های نر در جستجوی لانه ماده سرگردان می‌شوند. اگر نزدیک لانه ماده حرکت کنند، مو‌های حساس از نظر شیمیایی آن‌ها توسط «فِرومون جنسی» (ماده شیمیایی که برخی جانوران برای جلب همنوع ترشح می‌کنند) که به رشته‌های ابریشمی نزدیک ورودی لانه متصل است تحریک می‌شود و در نتیجه نر را قادر می‌سازد ماده را پیدا کند». وی افزود: «این مو‌ها احتمالاً می‌توانند مواد شیمیایی باقی مانده از رتیل‌های شکار شده را تشخیص دهند».

مو‌های رتیل سه کاربرد دیگر نیز دارند:

اول، آن‌ها به رتیل‌ها که خونسرد هستند کمک می‌کنند تا دمای بدن خود را تنظیم کنند.
این باستان‌شناس می‌گوید: «مو‌ها لایه‌ای از هوا را در مقابل بدن و کوتیکول بیرونی خود به دام می‌اندازند و نوعی عایق ایجاد می‌کنند. رتیل‌ها با یک پوشش ضخیم مو می‌توانند در طول شب‌های خنک و در جنگل‌های بارانی و بیابان‌های استوایی همچنان فعال باقی بمانند».

 استاد دانشگاه اوهایو به دومین کارکرد مو‌های رتیل نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: «مو‌های بلند همچنین به عنوان نوعی پوشش ضد آب عمل می‌کند که می‌توانند «در صورت غرق شدن رتیل در اثر سیل، آب را دفع کنند.»

سوم اینکه، سطح زیرین مو‌های پا‌های آن‌ها «چسبنده» است. این امر به رتیل‌ها کمک می‌کند تا از سطوح عمودی صاف بالا بروند. این شبکه‌های متراکم از مو‌ها «اسکوپولا» نامیده می‌شوند و به گرفتن طعمه توسط رتیل‌ها کمک می‌کنند.

بسیاری از رتیل‌های نیمکره غربی نیز تا ۱ میلیون موی تیز کُشنده روی شکم خود دارند که برای دفاع در برابر حملات از آن‌ها استفاده می‌کنند. روونر توضیح می‌دهد: «این مو‌های خاردار می‌توانند در پوست، چشم‌ها و غشای مخاطی شکارچیان فرو بروند و باعث آزار آن‌ها شوند».

رتیل‌ها در صورت تهدید، از پا‌های عقبی خود استفاده می‌کنند و آن‌ها را به شکم خود می‌مالند تا این مو‌های خارش آور را جدا کنند و توده‌ای از خار‌های گزنده ایجاد می‌کنند که به بدن شکارچی نفوذ می‌کنند تا فرار کنند. هنگامی که این مو‌های خارش‌آور رتیل به افراد اصابت کند، باعث قرمزی، سوزش و خارش شوند و حتی اگر به چشم‌ها برخورد کنند. کور شوند. در مقابل، رتیل‌های بومی نیمکره شرقی دارای گزنه‌های خارش‌آور نیستند. در عوض آن‌ها سم قوی تری دارند و از موضع تهاجمی برای هشدار دادن به شکارچیان قبل از گاز گرفتن آن‌ها استفاده می‌کنند.

tags # حیات وحش سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غول‌پیکر چینی از پورشه هم گران‌تر است! قارچ‌های زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست می‌دهند، چه حسی است؟

دیگر خبرها

  • احتمال افزایش نرخ معاینه فنی؛ این مبالغ کجا هزینه می‌شود؟
  • احتمال افزایش نرخ معاینه فنی/مبالغ دریافتی کجا هزینه می‌شود؟
  • مرور یک تجاوز شیمیایی
  • این مرد بخاطر شباهت اسمی با یک فرمانده سپاه، ۳ سال در زندان انفرادی بود
  • روایت اسارت؛ از پیروزی اسرای ایرانی بر فرماندهان عراقی تا جرزنی بعثی‌ها
  • چرا رتیل‌ها مودار هستند؟
  • اسارت ۵۳ خبرنگار فلسطینی در زندانهای رژیم صهیونیستی
  • آیین تجلیل از جانبازان تیپ ۵۵ هوابرد
  • (ویدیو) معاینه پزشکی یسنا در بیمارستان
  • تصاویر معاینه پزشکی یسنا در بیمارستان + فیلم